رد الحاد
آیا برای درک امور، علم تجربی کافی میباشد؟
مترجم: محمدرضا علوی
#awara_kurdistani
ملحدین تصور مینمایند که علوم تجربی (مادی) تنها راه برای درک و تصور تمامی اشیاء در جهان هستی میباشند.
اما در واقع، علم تجربی در این راستا با مشکلات عدیدی روبروست و یکی از این مشکلات، معضل آگاهی سختافزاری (
The hard problam of consciousness)
میباشد.
ملحدین و اصحاب منهج مادی سعی در مقدمسازی علم تجربی برای تفسیر بسیاری از اموری که توسط ادوات و آلات کسب علم تجربی، قابل درک نیستند؛ مینمایند.مانند تلاش برای تفسیر خواب و رویا به اینکه نتیجه آنچه فرد در طول روز به آن مشغول مبباشد، بوده و یا اینکه مانند سایر امور تصادفی میباشد. و همچنین تفسیر تفکر به اینکه عملیاتی فیزیکی،شیمیایی و الکترونیکی در مغز است و بس
البته کلام آنها همیشه در گوشهای و تصورات یک طفل بر خلاف آن و در کنجی دیگر میباشد.
این نوع تصور، حالتی جدید از شذوذ فکری الحاد مادی میباشد و عناد آنان تنها به علت مجرد عناد و نه علم را نمایان میسازد
مانند.
ما در اینجا فکر کردن را با مثالی ساده در زندگی روزمره برای شما توضیح میدهیم، تا اندازه اختلاطی که متأسفانه ملحدین و مادیگراها برای تحریف اذهان مردم ساده، عامه و غیر متخصص در بین مفاهیم مرتکب میشوند؛ را نمایان سازیم:
همه ما مراحلی که با آن عملیات یک برنامه بر روی کامپیوتر و یا گوشی همراه پایان میابد را میدانیم. در ابتدا فکر کردن و نقشه ریزی ذهنی توسط فرد و سپس پیاده سازی طرح فکری توسط وسایل و ادوات مخصوص. و عملیتهای فیزیکی،شیمیایی و الکترونیکی نیز به تبع این، در سیمهای کامپیوتر و یا گوشی همراه جریان دارد.
به عنوان مثال از کامپیوتر میخواهیم که با یکی از برنامههای فتوشاپ، رسمی را برایمان طراحی کند. شخص بالفعل در ذهن خود به وسیله فکر نقشه و صورتی ذهنی از مراد را ترسیم و به وسیله برنامه کامپیوتری آن را اجرا میکند و در نتیجه نقاشی زیبا و جذاب ابداع و طراحی میگردد. و سؤال این است که کدام عاقلی میگوید که این صفحه نقاشی را واکنشهای فیزیکی،شیمیایی و الکترونیکی طراحی کردهاند؟
طبیعتا عقل هرگز این وصف را نمیپذیرد!!
بلکه مردم به این نوع تصور میخندند و همانگونه که گفتیم کوچکترین طفل نیز با فطرت و بداهت خود، خطا و تدلیس او را متوجه میشود.
و اکنون
ملحدین و اصحاب منهج مادی یا فلسفه مادی دقیقا مرتکب این تدلیس گردیدهاند. آنان گمان میبرند که فکرکردن تنها اشاراتی هستند که در مغز روی میدهند، و هیچ چیزی به نام عقل یا نفس و یا آگاهی ذاتی وجود ندارد.
به رغم این، این کلام حتی استحقاق شرح و تفسیر از جانب شخص عادی را ندارد و اینگونه افراد در این مواضع باید تنها بر حدس خود اعتماد کرده و به اصطلاحات و حواشی ملحدین به خاطر نیرنگشان؛ اعتنایی نکنند!! البته به غیر از این ما دوست داریم دو اشکال مهم حول قضیه آگاهی سخت افزاری را برای شما نقل کنیم:
-ادوات و وسایل کسب علم مادی (علمی که تنها محسوسات را قبول مینماید) از تفسیر حالت آگاهی در وجود تمامی انسانها عاجز است؛ در حالیکه آگاهی در طول حیات و در تمامی مواقف و لحظات زندگی او، مستمرا با اوست و او را به خود آگاهی میرساند و او در قبال تمامی مادیات، واکنش انفعالی معنوی داشته و جمال و حب و کراهت و را به دنبال داشته باشد.
- و همینطور خودآگاهی که انسان در حدود خیال و فکرکردن به آن میرسد، از حدود ماده و واقعیت محسوس، تخلف و تخطی مینماید.
بنابراین چگونه ذرات ماده و مغز (به گونهای که ملحدین میگویند) میتوانند درباره چیزی خارج از منظومه مادی و محسوس مانند آینده، بهشت، جهنم و. فکر کنند
برگرفته شده از کتاب (عن الحاد-درباره الحاد) تهیه شده توسط سایت الباحثون المسلمون.
#ضوابط_المناظره #فصل_اول #part_1
مقدمات عمومی
بحث و جدال با بهترین روش وبهترین ابزار
مباحثه مشترک برای رسیدن به حقیقت و قانع نمودن دیگران به حقیقت؛ نیازمند به کارگیری ابزار مناظره میباشد که این همان تعبیر( جدال بالتی هی احسن) میباشد.
مناظرهای که خداوند متعال اجازه آن را داده است دارای شروط، قواعد و اصولی بوده که تبعیت از آنها لازم است، و این به هدف صیانت مناظره از تبدیل شدن به ستیزه و جدلی میباشد که به دور از روح یافتن حقیقت است. یا تبدیل به کینهای خودخواهانه، فحاشی، سفسطهگویی شود وبه مانند اینها. که قلبها را فاسد مینمایند و نفس را آشفته ساخته و تعصب به جای میگذارد و هرگز آدمی را به حقیقت نمیرساند.
و جدال یعنی: گفتگویی کلامی که در آن هر یک از طرفین گفتگو تدریجا نظر طرف دیگر را درک مینماید و هر یک از طرفین دلایلی را که بدان علت نظر کنونی خود را برگزیده، ابراز میدارند و سپس در خلال انتقاداتی که طرف مقابل بر نظر او عرضه میکند و یا دلایلی که او به وسیلهی آنها نقاطی را که برایش گنگ ومبهم بوده را شفاف میسازد؛ شروع به فهم حقیقت مینماید.
و هدف از مناظره در اصل تعاون و همکاری دو طرف مناظره برای شناخت حقیقت و رسیدن به آن است. به این صورت که هر یک از طرفین، دوست و همراه خود را نسبت به مطالبی که بر او تاریک است؛ تفهیم نماید و همچنین برای خود او نیز مطالبی را که برایش مبهم است هنگام شروع بحث و گفتگو درباره حقیقت؛ شفاف میشود. این زمانی است که یکی از طرفین به صورت قطعی و غیر قابل نقض بر حقیقت واقف نباشد. در این هنگام هدف از مناظره این است که شخصی که بر حقیقت واقف است برادری را که با اومناظره مینماید توجیه نماید و برای رسانیدن او به حقیقت آشکار از طریق استدلالات صحیح دست او را بگیرد. هدف از این نوع مناظره با گفتگویی که خالی از تعصب، خشونت وعکس العملهای نابجا است، و وفق اصول عمومی برای گفتگویی که هدف آن رسیدن طرفین به حقیقت است، مشی مینماید؛ حاصل میشود.
برای این، لازم است شخص از هر گونه جو تعصب و خودخواهی که با تسلط بر نفوس و افکار و با وجود انکشاف حقیقت مانع از فهم حقیقت و تسلیم شدن در برابر آن میشوند و به گونهای وارد بحث بشود کانه چیزی نمیداند و از تمامی نظرات مشخصی که از قبل او آنها را داشته؛ خالی الذهن میباشد.
درباره این سایت